خبرگزاری مهر -گروه استانها؛ نوشین سلامت: در توسعه یافتگی یک کشور و دست یابی به رشد متوازن فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی پارامترهای مختلفی دخیل است اما آنچه که بیش از هر چیز دیگری میتواند ملتها را در مسیر توسعه فرهنگ و عاری کردن آنها از هر گونه آسیب قرار دهد، توجه به مطالبات عمومی بوده که نمیتوان از جزئیترین نقش رسانههای داخلی در این راستا که همان پاسخگویی به شبهات مردم در قالب اصول معین است، چشم پوشی کرد.
علی فهیمی، فعال رسانه استان اردبیل در رابطه با ضرورت تقویت ساختارهای فرهنگی اظهار کرد: آنچه که رسانه داخلی در این برهه به آن نیاز دارد تعامل بیشتر با مخاطب خود و زمینه سازی ورود مخاطبان و نخبگان در تصمیم گیری های فرهنگی است.
*ضرورت بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه چیست؟
آنچه مورد نظر مقام معظم رهبری در اولین دیدار دولت بود و از آن به عنوان انقلاب فرهنگی یاد کردند توجه عمیق به مقوله فرهنگ در ۴۳ سال عمر انقلاب اسلامی و تقویت نقاط قوت و بازسازی نقاط ضعف در این حوزه بود. تعبیر انقلاب در حوزه فرهنگ رسانه را میتوان دگرگونی محض در فرهنگ رسانه برشمرد.
رسانهها به جای پاسخگویی و انعکاس مطالبات مردم یا به تریبون تبلیغاتی دولتها تبدیل شده اند و یا نادیده گرفتن خدمات دولت به خاطر نگاههای جناحی، که در هر دو صورت قاطبه مردم جایی در جایگاه رسانه ندارند و همین بی توجهی سبب گسست فرهنگی و ارتباطی بین مردم و رسانه میشود و در چنین شرایطی رسانه جایگاه اصلی خود را بین توده مردم از دست میدهد.
*مهمترین مسئله کشور و مردم که با بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه باید حل شود، چه مسئلهای است؟
مهمترین مسئله بازگرداندن اعتماد عمومی مردم به رسانه است. متأسفانه فضای حاکم خودسانسوری در رسانهها سبب سلب اعتماد مردم از رسانهها شده است. به همین خاطر مردم برای دریافت اطلاعات از موضوعات مختلف دست به دامن رسانههای بیگانه شده آنها را منبع و مرجع کسب اطلاعات برای خود قرار میدهند و هر آنچه از زبان آنها بشنوند برای مردم حجت است.
عدم اطلاع رسانی شفاف و به موقع به التهاب جامعه میافزاید بنابراین برای مقابله با یک اپیدمی از یک سو نیاز به اتحاد و انسجام مردم داریم از سوی دیگر نظام اطلاع رسانی شفاف و قابل اعتماد از سوی دیگر باید حاکمیت داشته باشد.
*برای تدوین موفق طرح بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه-در مرحله بعد-اجرا و نظارت بر اجرا، چه الزاماتی باید رعایت شود؟
برای بقا و پویایی یک نظام سیاسی و اجتماعی توجه به مقوله مهم سیاستگذاری فرهنگی در تحولات اجتماعی برای دولتها از اهمیت ویژه برخوردار است و نهایتاً «سیاست گذاری فرهنگی به اراده دولت در ایجاد یا تحکیم یا تغییر مقررات و تنظیمات در عرصه فرهنگ معطوف است. چنین ارادهای مطابق تعریف سیاست گذاری، میتواند ایجابی یا سلبی باشد.»
متأسفانه در ۴۳ سال گذشته تمامی فعالیتهای فرهنگی در کشور ما کاملاً منطبق به همین سه محور است؛ اول تولیدات فرهنگی اگر هم باشد بدون در نظر گرفتن ذائقه مخاطب است و تماماً تعریف فرهنگ در این نهادها به مذهب، دین و ادیان آسمانی خلاصه شده است.
*اگر این طرح درست تدوین و اجرا شود، چه فواید و تأثیر ملموسی بر زندگی مردم خواهد داشت؟
دولتها در همه زمینهها مردم و رسانه را ناظر بر عملکرد خود دانسته و در جهت رفاه و افزایش آنها تلاش خواهند کرد، مردم ابزار و هدف توسعه هستند اما قدرت منابع و منافع آنها متفاوت است، بنابراین اگر دولت میخواهد قوی باشد باید نماینده و پاسخگوی همه آنها باشد.
در حکمرانی خوب این سه رکن اصلی دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی ارتباط نزدیکی وجود دارد با ورود شهروندان یا به مفهوم سازمان یافته آن جامعه مدنی به عرصه تصمیمگیری و سیاستگذاری، جریان اداره کشور از یک نظام اقتدار گرا و آمرانه به فرآیند مردم سالاری دینی و مشارکتی تبدیل خواهد شد.
*جایگاه مردم در نظارم حکمرانی مطلوب فرهنگ چیست؟
موضوع حکمرانی خوب به خصوص در کشورهای در حال توسعه به ویژه در راستای استقرار و نهادینه کردن جامعه مدنی از جایگاه ویژه برخوردار است. موضوع محوری حکمرانی خوب، چگونگی دست یافتن به حکومتی است، که بتواند زمینه ساز توسعه عادلانه و مردمسالار باشد که به نوعی تنظیم رابطه دولت با مردم تلقی میشود.
امام علی (ع) یکی از اهداف تشکیل حکومت در حکمرانی و اسلام را رسیدگی به حقوق محرومان و دفاع از مظلوم عنوان کرده است که در جایی میفرمایند «پروردگارا تو میدانی آنچه ما انجام دادیم نه برای به دست آوردن ملک سلطنت بود و نه اینکه از متاع پست دنیا چیزی تهیه کنیم، بلکه به آن سبب بود که نشانههای از بین رفته دینت را آشکار سازیم که بندگان ستم دیدهات در ایمنی قرار گیرند و قوانین و مقرراتی که فراموش شده است بار دیگر عملی شود.»
*نخبگان، فعالان فرهنگی و مسئولین چه وظایفی در بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه دارند؟
باید گفت که موتور محرکه توسعه یافتگی در هر کشوری نتیجه عمل و فکر نخبگان است. به عبارت دیگر توسعه یافتگی در کشور در زمینههای مختلف ارتباط مستقیمی با نخبگان دارد و معاشرت منطقی و سامان یافته میان نخبگان فکری و نخبگان ابزاری میتواند سرنوشت جامعه را تعیین کند، با این حال به نظر میرسد نخبگان و رسانهها که میتوانند نقش بسیار مؤثر و کارآمدی در تقویت مردم سالاری دینی و مشارکت همه جانبه مردم در جامعه ما داشته باشند و زمینههای گسترش عدالت پایدار را به وجود آورند، به دلایل مختلفی همکاری و تعامل کافی و مناسب با یکدیگر ندارند.
این مهم به ویژه در شرایط امروزی کشور ما از اهمیت بسزایی برخوردار است. چنانچه این دو محور اساسی در تعامل بیشتر با یکدیگر قرار گیرند، بدون تردید زمینههای توسعه فرهنگی، علمی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را برای کشور به ارمغان خواهند آورد.
*مردم چطور میتوانند در بازسازی انقلابی ساختار فرهنگ و رسانه مشارکت کنند و پیشنهاد شما در طراحی این ساز و کار چیست؟
مطالبی که پیش از این اشاره کردم که مشتمل بر دریافت و ارسال هرگونه معلومات و نظریاتی است که بین مردم و افکار عمومی دهان به دهان می چرخد و اتفاقاً همین معلومات منبع اکثر رهیافتهای علمی اساتید و خواص جامعه است.
بر همین اساس همه نظرات چه از جانب افکار عمومی باشد که مراکز دانشگاهی در اختیار داریم و از تمام دلایلی که میتواند در صدد حل مشکل مردم و جامعه باشد مطلع هستیم، آنچه پاشنه آشیل جامعه ماست نگاه یک سویه رسانهها بین مردم و حاکمیت است.
*به نظر شما مهمترین اصل و سیاست حکمرانی فرهنگی چیست؟
عدم اطلاع رسانی شفاف، به موقع و مسئولانه برای مقابله با یک اپیدمی از ضعف و خود سانسوری رسانه نشأت میگیرد، ما برای مقابله با این اپیدمی از یک سو نیاز به اتحاد و انسجام ملی هستیم از سوی دیگر نظام اطلاع رسانی شفاف، قابل اعتماد.
اگر فرهنگ اطلاع رسانی در راستای حکمرانی خوب تغییر یابد، کیفیت خدمات عمومی و شهروندی بهتر، و خط مشیهای عمومی به دور از جنجالهای سیاسی وضع و اجرا و تعهد نظام سیاسی در قبال آنها بیشتر خواهد شد که حاکم شدن این وضعیت در جامعه نشان دهنده حکمرانی خوب است.
*میزان تأثیر منش و سبک زندگی مسئولین، در فرهنگ عمومی جامعه چقدر است؟
یکی از موارد مهم و اساسی در سبک زندگی مسئولان و کارگزاران حکومتی در جمهوری اسلامی لزوم بی اعتنایی به مادیات و زرق و برق ناشی از قِبَل مسئولیتشان است و اینکه مسئولیت را سکوی پرش خود در امور مادی قرار ندهند. متأسفانه در سالهای اخیر رویکرد زندگی مسئولان برخلاف اهداف انقلاب حرکت میکند و دقت نظر مسئولین در این مسئله کم رنگ شده است.
پس وقتی مسئولین و کسانی که در جامعه ما به آنها دائماً رجوع میشود و زیر نگاههای دقیق مردم هستند به این مسئله با دید یک امر بی اهمیت و معمولی بر خورد کنند طبیعتاً انتقال آن به بدنه مردم عادی جامعه بسیار دشوار خواهد بود.
*با توجه به انتصاب رئیس جدید صدا و سیما، چه پیشنهادهای ملی و استانی برای بازسازی ساختار رسانه کشور دارید؟
بعد از انتصاب رئیس جدید سازمان صدا و سیما عملکرد رسانه در بحرانها و رویدادهایی چون حمله سایبری به پمپ بنزینها، انتصاب فامیلی در یکی از نهادهای اصلی شهری پایتخت، مشکل آب زایندهرود اصفهان و… نشان داد جبلی رسانه ملی را خوب آسیب شناسی کرده و راههای آشتی مخاطب با رسانه و تأثیر پذیری متقابل رسانه از مخاطب و بالعکس را میشناسد.
عملکرد جبلی در چند ماه گذشته نشان داد انتصاب او از سوی مقام معظم رهبری درست در راستای انقلاب فرهنگی بود که رهبر انقلاب در نخستین دیدار دولت سیزدهم به دولت مردان تاکید کردند و همین انتصاب در کوتاه مدت تأثیر مثبت خود بر مخاطب را گذاشت.
نظر شما